چشم بلبلی چشم بلبلی ، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

نی نی ناز مامان وبابا

چند روزیه ........

امروز دوشنبه 29 خرداد 1391 گل پسرم ناز پسرم 82 روزشه بزرگ شده گل بوده گل تر شده ناز بوده ناز تر شده جیگر شده بلا شده  کارای جدید میکنه پنج شنبه که گذشت یعنی وقتی 78 روزت بود بهم یه قهقه تحویل دادی که کلی ذوق مرگ شدم تا الان دیگه تکرار نشد اما من منتظرم بازم برام قهقه بزنی چند روزیه دستاتو مشت میکنی و چنان صدایی در میاری و ملچ مولوچی میکنی که بیا و ببین چند روزیه وقتی میخوابی دستتو دست چپتو میزاری زیر بالشت و بالشتو میاری بالا  چند روزیه خیلی جیغ میزنی و به سرفه میفتی و دو سه روزه که خیلی سعی داری عروسکای رو کریرتو بگیری اما نمیتونی گلکم اما زود یاد میگیری  عاشقتم پسرممممممم ...
30 خرداد 1391

اویزونی

امروز که دارم مینویسم سه شنبه 23 خرداد 1391 امروز 76 روز از روزی که از دل من اومدی بیرون میگذره  یه هفته ای هست که فهمیدم عاشق عروسکایی هستی که تو گهوارت و تخت اویزونه و اهنگ میزنه کلی باهاشون حال میکنی و حرف میزنی تازه گاهی باهاشون دعوا هم میکنی نمیدونم چی کارت میکنن  به کریرتم عروسک اویزون هست که اونا رو هم دوست داری وقتی من انگشتامو میارم بالا یعنی اویزون میکنم دوست داری ههههههه هر چی اویزونه دوست داری یه چیز دیگه رو هم باید بگم از پریشب تا حالا وقتی میخندی یه کوچولو خنده هات صدا داره اما زیاد نه و همیشه هم نه من منتظرم زیاد بشه خیلی دوست دارم اون خنده هاتو بشنوم تا بخورمت و قورتت بدم و بچلونمت هر چه قدرم میچلون...
23 خرداد 1391
1